علامه طباطبایی
دوستان رزمنده هیچ موقع فراموش نمی کنند شوخ طبعی و مزاح های نمکی این رزمنده فقید را .
در احادیث متواتر در مورد اجر و پاداش کسی که یک لبخند بر لبان رزمنده بنشاند زیاد سخن به میان آمده است
مرحوم فقید ابوترابی سید ازادگان کشور در اردوگاه موصل عراق به یکی از هم اردوگاهی خود که طنز و نمایش اجرا می کرده و موجب شادی اسرا می شده است ،می گوید : عباس آقا آیا حاضری ثواب یک لبخندی را که بر لب یک اسیر می گذاری با تمام ثواب نماز های من در اسارت معاوضه کنی ؟
. لازم است اشاره ای به نقش این رزمنده شوخ طبع در طول دفاع مقدس داشته باشیم …
در یکی از اعزام ها توفیق حضور در گروهانی داشتم که این رزمنده فقید هم به عنوان هم سنگر در آن اعزام حضور داشت . فتح آبادی کسی بود که حتی در زیر گلوله باران دشمن خنده بر لبان رزمنده ها می نشاند .
یادم هست که صدای مخوف و ویز ویز گلوله ها از بیخ گوشمان رد می شد غلامرضا فتح آبادی رو به سمت عراقی ها به صورت جدی و بدون اینکه ذره ای بخندد می گفت : آقا نزنید نگاه کن خجالت نمی کشند ، آقا نزن این جا آدم هست !!!
بچه های گردان را همواره شارژ شادی و نشاط می کرد
یک روزی یکی از بچه های رزمنده زانوی غم بغل گرفته بود . غلامرضا به این رزمنده غمناک گفت : برادر عزیز. رزمنده دلاور. اگر می دانی با زانوی غم بغل گرفتن ناراحتی ات برطرف می شود به همه بچه محل ها که در گردان هستند بگوییم جمع شوند و با هم زانوی غم بغل بکیریم. !!!
در آن دوره ای که حقیر با این رزمنده شوخ طبع در جبهه حضور داشتم بیش از ۳ ماه طول کشید بدون مرخصی . زمانی بود که بیش از ۴۰ نفر فقط از روستای شمس آباد آن موقع در یک گروهان در گردان بقیت الله بودیم . این سه ماه به اندازه یک ماه جبهه دفعات قبل به ما سخت نگذشت اصلا متوجه گذر ایام نبودیم . خداوند روحش را شاد و با اولیا محشور فرماید
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.
کانون آگهی و تبلیغات : افق پارسی
