علامه طباطبایی
« یک معصیت خدا با کل نظام آفرینش منافات دارد

موقعیت شما : صفحه اصلی » خاطره شهدا » شهدا
  • شناسه : 3467
  • 03 دسامبر 2020 - 19:29
  • 1076 بازدید
  • ارسال توسط :

شهید علی اکبر وکیلی در یکم فروردین ۱۳۴۱در شهرنقاب دیده به جهان گشود و دز چهارم دی ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی کربلای ۴ ام الرصاص به مقام رفیع شهادت نائل آمد.

زندگینامه و وصیتنامه شهید علی اکبر وکیلی از جوین

به گزارش ایثار واحد خراسان رضوی، شهید علی اکبر وکیلی فرزند عزیزاله در یکم فروردین ۱۳۴۱ دیده به جهان گشود و در چهارم دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۴ بر اثر اصابت ترکش به سر در منطقه عملیاتی ام الرصاص به مقام رفیع شهادت نائل آمد.

شهید علی اکبر وکیلی در یکم فروردین  ۱۳۴۱ در شهر نقاب شهرستان جوين در خانواده اي مذهبي و متدين چشم به جهان گشود. والدينش به خاطر عشق و علاقه اي كه به نوجوان كربلا داشتند، نام زيباي علي اكبر را بر او نهادند. طفل در دامن پر مهر و محبت والدين و در محيط باصفاي خانواده پرورش يافت. با علاقه وافري كه به تحصيل داشت قدم در راه مدرسه نهاد. از ۱۱ سالگي به مسائل ديني و مذهبي روي آورد و شركت در نماز جماعت را از وظايف شرعي خود مي دانست. دوران ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت در شهر نقاب سپري كرد و در شهرستان سبزوار موفق به اخذ مدرك ديپلم شد. دوره جوانيش با پيروزي انقلاب اسلامي مصادف شد. وي نقش فعالي در تبليغ مردم منطقه براي پيروزي انقلاب اسلامي ايفا كرد.
با آغاز دوران مقدس سربازي عازم مناطق عملياتي شد و بعد از اتمام خدمت مقدس سربازي تا رده ي كارشناسي معارف ادامه تحصيل داد و شاگرداني نمونه تربيت كرد و او معلمي نمونه در مردانگي و از ديار عاطفه ها بود. صداقت و مردانگيش زبانزد عام و خاص بود. طبق گفته هاي خودش بايد در دانشگاه الهي تحصيل كنم. دانشگاه حصار دنيوي نتوانست او را در بند خويش گرفتار كند. عشق و علاقه اي كه به ميهن اسلامي داشت او را دوباره عازم ميعادگاه عاشقان كرد و در طلب جايگاه عالي در نزد پروردگار بود. تا اينكه بعد از ۱۸ ماه دفاع در روز چهارم دي ماه ۶۵ روح بزرگش از كالبدش جدا شد و مظلومانه به شهادت رسيد و به جرگه شهداي كربلا پيوست و براي هميشه به ستارگان جاويد آسمان شهادت پيوست.وصیتنامه شهیدبه مردم مستضعف ومحروم توصیه میکنم که همیشه به امور مسئولان نظارت داشته باشند و ان شالله که مسئولین ما در جمهوری اسلامی از افراد برگزیده و صادق این امتند ولی در عین حال با آنان همراه باشید ودر صورت مواجه با نقطه های ابهام متذکر آنان گردید.
پروردگار به شما لطف کرد که چنین فرزندانی به شما عطا فرموده اگر یکی اش راهم در راه خدا تقدیم نمائید در واقع آنرا یافته اید چونکه خداوند می فرماید: هرکسی در راه خدا چیزی را بدهد چند برابرش را بدست می آورد.همان که شما اکبرتان را در این راه داده اید غم به دل راه ندهید، باشد که خدا با صابران محشورتان گرداند.
این مطلب را باید در نظر داشته باشیم که به هر مقامی می رسیم چه مادی وچه معنوی باید از خداوند بدانیم زیرا اگر کسی عارف به حق می گردد مجتهد در دین می شود.
خطاب به معلمان
بدانید برادران عزیز، این نونهالان امانتهای الهی هستند قبل از تعلیم به تذهیب نیاز دارند.اگر این انگیزه در وی ایجاد شود، اگر عشق ومیل ورغبت به علم پیدا نمود واگر شخصیت واقعی به وی داده شد آنگاه تعلیم معنی پیدا می کند.
خطاب به پدر و مادر
پدرجان و مادرجان فرموده اید از اینجا برایتان بنویسم که چه می گذرد. پدر و مادر عزیز این جا دانشگاه است هرچه هست شناخت و معرفت است. اینجا هرچه هست هر لحظه اش انسان ساز است. افرادی هستند که گفت و نشست و برخاست با آنان خیر و برکت دارد. روحانی کنار بسیجی، بسیجی کنار دانشجو و معلم کنار کشاورز، نوجوان ۱۵ساله کنار پیرمرد ۹۰ ساله دارند عبادت خدا را می کند و روز به روز به خدا نزدیکتر می شوند.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*