صلیب سرخ هر دوماه یک بار نامه های بین دو کشورایران و عراق را مبادله می کرد ، در میان افرادی که از صلیب سرخ برای این کار به اردوگاه ما می آمدند پروفسوری سوئیسی به نام ” نیکلای ” بود که رابطه خوبی با حاج آقا ابوترابی برقرار کرده بود.
این مسیحی روزی به اردوگاه آمد .
نیکلای با کمال تعجب دید این سید بزرگوار در اردوگاه نیست!
سراغ ایشان را گرفت .
ما گفتیم ایشان را به اردوگاه دیگری برده اند .
این پروفسور سوئیسی گفت: من هرگاه کریسمس به کلیسا می روم.
در کلیسا به جای چهره حضرت مسیح، چهره ابوترابی در ذهنم نقش می بندد و به آرامش می رسم
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.
کانون آگهی و تبلیغات : افق پارسی