علامه طباطبایی
« یک معصیت خدا با کل نظام آفرینش منافات دارد

موقعیت شما : صفحه اصلی » خادم یاران شهدا » خاطرات » خاطره شهدا » شهدا » شهدا دفاع مقدس
  • شناسه : 4738
  • 25 سپتامبر 2021 - 11:19
  • 821 بازدید
  • ارسال توسط :

راویت از خواهر حسین زاده از روستای محمد آباد گفت .

این خانم‌ شب گذشته با خبر می شود که کاروان اردوی زیارتی بسیجیان روستای محمد آباد روز جمعه عازم جوین و دیدار از موزه شهدای جوین می شوند

می گوید : شب کلی گریه کردم به شوق دیدار از موزه شهدا . نمی دانم چه جور جایی است ؟

با ابراهیم‌ هادی درد دل کردم‌ و از ایشان خواستم تا من را در این اردوی شهدایی کمک کند تا موثر باشم برای شهدا و راهشان …

اتوبوس صبح جمعه راه افتاد یک ساعتی تو راه بودیم‌ سر خیابان‌ فرهنگ رسیدیم‌‌

نخل های بلند و سربریده باقی مانده از خونین شهر تمام قد به احترام زائران شهدا تعظیم مان کردند ..

داخل محفل و موزه شهدا شدیم‌

خدایا ممنونم که بار دگر در روز های نا امیدی از زیارت اربعین این زیارت را نصیب مان کردی !

راوی در داخل موزه برای ۴۰ نفر از خواهران بسیجی محمد آباد روایت می کرد

از شهدا و غیرتشان می گفت

از رزمندگان و خلوصشان

چشم راوی ناگهان به مروارید های اشک این خواهر خیره شد و گفت : خواهر از امروز شما خادم الشهدای این مرکز باشید

این گفته راوی همان و شدت گرفتن گریه های این خواهر همان‌ …چرا که شهید ابراهیم‌ وی را حاجت روا کرده بود .. و به خواسته اش رسیده بود … و خدا را شکر کرد ..ادامه+ فایل صوتی

خواهر حسین زاده و ابراهیم هادی

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*